نگهداری از کودک در منزل
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.
وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند.
وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.
وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند.
وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.
وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.
وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند.
وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.
اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.
اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.
اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند.
اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.
اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.
اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.
اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند.
اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.
اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.
انواع بازی در کودکان بازی عبارت است از هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفدار که به صورت فردی یا گروهی
انجام شود و موجب کسب لذت و برآورده شدن نیازهای کودک گردد.
کودکان، نقاط قوت و ضعف خود از جمله تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم، اجتماعی بودن
یا منزوی بودن و همچنین احساسات دوستانه یا خصمانه، افسردگی یا شادی، امیال و آرزوهای خود را از طریق بازی
نشان می دهند.
مراقبت از کودک در منزل در تهران
کودکان به بازیهای متفاوتی می پردازند که هر کدام از بازیها نشان دهنده یکی از احساسات آنها می باشد.
کودکان برای بیان رفتارهای پرخاشگرانه خود به بازیهایی می پردازند که در آن بتوانند با حمله و تخریب پدیده های
عادی و معنوی راهی برای بروز خشم خود پیدا کنند.
همچنین برای بیان آرزوها و امیال خود به رویا و تخیل می پردازند و برای رسیدن به هرآنچه که آرزو
دارند خود را با بازیهای تخیلی سرگرم می کنند و سرانجام برای ساخت و پیدا کردن نقش مورد علاقه خود
به بازیهای تقلیدی می پردازند.
آموزش امور جنسی به کودکان و نوجوانان غریزه جنسی یکی از غرایز مهم انسان است و تلاش در جهت ارضای
درست و مناسب آن نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار نیکو و پسندیده می باشد.
غریزه جنسی که از لحظه تولد در نهاد فرد وجود دارد هیچگاه نباید خاموش شود، بلکه باید از طریق آموزش
صحیح تحت کنترل قرار گیرد.
کنجکاوی و پرسشهای کودکان در زمینه مسائل جنسی، امری کاملا عادی و طبیعی است.
کودکان برای این که زندگی شاد و سالمی داشته باشند باید در زمینه مسائل جنسی اطلاعاتی صحیح و متناسب با
سن و درک خود کسب کنند و در این زمینه هیچکس بهتر از والدین نمی تواند اطلاعاتی درست در زمینه
فوق را در اختیار کودک و نوجوان قرار دهد.
خلاقیت در کودکان خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت میباشد تا به سر
حدشکوفایی برسد.
فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد.
خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع
بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.
اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی
و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است.
کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری میکنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از
آن بپذیرند.
احساسات در کودکان احساسِ گناهِ کودک فرصتی است برای آموختن مسؤولیتپذیری و دانستن پیامدهای رفتارش.
واکنش والدین نسبت به خطای کودک میتواند تاثیر عظیمی بر تقویت ( یا تضعیف) وجدان کودک، قابلیت یادگیری درست و
نادرست، و سطح علاقه به اجتماع و مسؤولیتپذیری او دارد.
کودکانی که اجازه مییابند احساسات خود را درک و احساس کنند و والدینشان به آنها کمک میکنند که احساساتشان را
بشناسند و از آنها درس بگیرند؛ در حال آموختن مهارت برخورد به روش مسؤولانه با مسائل زندگی هستند.
در صورتی که احساسات بچهها سرکوب شود آنها با سوءرفتار در اشکال گوناگون احساس خود را بیان میکنند.
چگونه به کودک بیاموزیم خود را سرگرم کند؟ بچهها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالی فشار روانی را تجربه
میکنند.
برخی کودکان مجبورند با مشکلاتی چون کشمکشهای خانوادگی، طلاق، تغییرات دائمی مدرسه، همسایهها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههای همسال
و بعضی وقتها حتی با خشونت در خانواده یا جامعهشان دست و پنجه نرم کنند.
بیشتر والدین کودکان نوپا آرزو می کنند که کودکشان بتواند تنهایی خودش را سرگرم کند.
این خواسته والدین منطقی است، چون کودک نوپا می تواند اسباب بازی ها را بر دارد، با آن ها بازی
کند، دنبال توپ بدود و کتاب ورق بزند.
نوپاها آموخته اند که می توانند خودشان کارهایی انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام کارها توسط خودشان پافشاری
و سماجت به خرج می دهند.
استرس در کودکان بچهها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالی فشار روانی را تجربه میکنند.
برخی کودکان مجبورند با مشکلاتی چون کشمکشهای خانوادگی، طلاق، تغییرات دائمی مدرسه، همسایهها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههای همسال
و بعضی وقتها حتی با خشونت در خانواده یا جامعهشان دست و پنجه نرم کنند.
تأثیر فشار روانی روی کودک بستگی به شخصیت، میزان پختگی، و نوع سازگاری او دارد.
با این حال، تشخیص اینکه چه وقت بچهها زیر بار فشارها خم میشوند همیشه ساده نیست.
آموزش لمس بدوخوب به کودکان یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است.
در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله ۱۰درصد به آن اضافه میشود.
بیشتر کارشناسان معتقدند که بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را
قربانیان پسر تشکیل میدهد.با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان
تنظیم کردهاند.
در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد
تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها
برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال.
تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و
گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند.
آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند
و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با
آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند.
ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
خودارضایی در کودکان خودارضائــی یک رفتار خود تحریکی است که به منظور کسب لذت صورت میپذیرد.
کودکان ممکن است خود را با دست یا شئی دیگری مالش دهند.
آنها هنگام انجام این عمل معمولاً مشغول، برافروخته و مبهوت به نظر می رسند.
ممکن است یک کودک این عمل را چندین بار در روز یا فقط یک بار در هفته انجام دهد.
خودارضایی به طور شایع زمانی رخ میدهد که کودک خوابآلود، خسته و تحت فشار است یا مشغول دیدن تلویزیون میباشد.
بروز خودارضایی به صورت گهگاه رفتاری طبیعی در بسیاری از نوپایان و کودکان پیشدبستانی است.
قریب به یک سوم کودکان در این محدوده سنی وقتی مشغول کاوش درباره اندام خویش هستند پدیده خودارضایی را کشف
میکنند و اغلب این عمل را ادامه میدهند چون احساس خوبی نسبت به آن پیدا میکنند.
برخی از کودکان به کرات خود را ارضا میکنند چرا که از چیزی ناراحت هستند، مثل وقتی که پستانک از
آنها گرفته شده است.
برخی دیگر در واکنش به تنبیه یا فشار برای متوقف کردن کامل خودارضایی، آن را ادامه میدهند.
خودارضایی هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارد.
تحریک نواحی تناسلی (مثلاً در اثر عفونت) منجر به درد یا خارش میشود، نه خودارضایی.
افسانه بافی کودکان بحثی مختصر در زمینه خیالبافی کودکان داشتیم و فواید و عوارض آن را برشمردیم و به این
نتیجه رسیدیم که این حالت نباید در کودکان تداوم یابد بدان خاطر که آنها را از واقعیت ها، پذیرش مسئولیت
ها و موفقیت در امور بعدی حیات دور می سازد.
و در این مقاله که به گونه ای مختصرتر مطرح خواهد شد جلوه ای از خیالبافی کودکان را که به
افسانه بافی منجر شده است عرضه خواهیم داشت.
این حالت نیز از مشکلاتی است که دامنگیر والدین و مربیان کودک است و زمینه را برای بسیاری از سقوط
ها و عدم موفقیت ها فراهم می سازد.
حالتی است که در بسیاری از کودکان خیالباف و حتی گروهی از آنها که دچار بیماری های روانی هستند و
در سنین گوناگون می باشند به عیان دیده می شود.
خیالبافی کودکان حیات روانی انسان به نظامی مجهز است که ادامه سیستم دار آن موجب تداوم حیات سالم و توأم
با فراغ است.
اگر از این نظام تخلف و انحرافی پدید آید آدمی با مخمصه هائی که اغلب زحمت آفرین هستند مواجه خواهد
شد، در این نظام به دو امر مواجهیم: یکی تجهیزات انسان و آن شامل امکانات و مؤیداتی در تربیت است
که خداوند آن را در درون انسان بودیعت نهاده است مثل فطرت، غریزه، کنجکاوی، بینهایت جوئی، استعدادها و..
و دیگر سیستم دفاعی است که آدمی از این طریق قادر به ادامه حیات و حفظ صیانت وجود می شود.
در برابر آلام و رنج های درونی موضع مناسب اتخاذ کرده و خود را از درماندگی ها نجات می دهد
و ما این هر دو را در تخیل و خیالبافی انسان می بینیم کودکان و پرخاشگری یکی از دلایل عمده
ای که باعث پرخاشگری و گاه حتی فراتر رفته و تبدیل به شکستن هنجار ها و بزهکاری می گردد سرزنش
و نکوهش های بسیار والدین در دوران کودکی و نوجوانی می باشد.سرزنش هایی که در انتها باعث از بین رفتن
اعتماد بنفس کودکان نسبت به عملکرد خود می گردد و بهمین منظور دائم تلاش می کنند تا بجای برآورد و
بیان خواسته های خود به خواسته های دیگران توجه کنند چون آموخته اند که عملکرد ایشان اغلب مورد سرزنش و
نکوهش قرار گرفته و ناگزیر برای بدست آوردن نوازش از جانب والدین و نزدیکان خود می بایست اینگونه عمل کنند.
متاسفانه این عملکرد والدین در بسیاری مواقع با شکست روبرو می گردد زیرا هنگا میکه کودک کاری مورد انتظار را
انجام می دهند، ولی نوازش دریافت نمی کند احساس می کند که به او خیانت شده است.
بهمین دلیل بعدها او دچار مشکل شده و راه حل را در گرفتن انتقام با شکستن هنجارها و یا پرخاشگر
می گردد.
دیدگاهتان را بنویسید