فایل دی : از همان روز اول آغاز زندگی مشترکمان قرار شد یک مودم اینترنت بخریم ولی فرصتش پیش نمیآمد تا این که چند روز پیش سعید بالاخره از یک شرکت مودم و اینترنت خرید و در خانهمان نصب کردیم، اما سرعت اینترنت خیلی پایین بود. او از شرکتی اینترنت را خریده بود که سرعت خیلی پایینی داشت. برای همین من هم مرتب به او غر میزدم که چرا از این شرکت اینترنت خریدی. سعید با این که میدانست این شرکت خدمات خوبی ندارد و بارها هم به او گفته بودم، اما نمیدانم چرا رفت و از همان شرکت اینترنت خرید. من هم عصبانی شدم. یک شب وقتی کار خیلی واجبی با اینترنت داشتم، سرعت آن ضعیف و در نهایت قطع شد.
خیلی عصبانی شدم و به او گفتم همهاش تقصیر تواست، اما ناگهان سعید مثل دیوانهها شروع به کتک زدن من کرد. بعد از آن هم مودم اینترنت را از جا کند و از پنجره به بیرون انداخت. خیلی تعجب کرده بودم و فقط او را تماشا میکردم. سعید انگار دیوانه شده بود. او بعد از این که با من دعوا کرد از خانه بیرون رفت و تا سه روز برنگشت. من هم وقتی این وضعیت را دیدم تصمیم به جدایی گرفتم.
کتک کاری دو زوج به خاطر قطع شدن اینترنت
بعد از آن مرد جوان نیز به قاضی گفت: آقای قاضی صبا مرا به خاطر یک اینترنت دیوانه کرد. از وقتی اینترنت را خریدم او هر شب غر میزد و به من میگفت که بیعرضه هستم. تا جایی که آخرین بار بشدت عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. قبول دارم که زیاده روی کردم، ولی رفتارهای این زن مرا دیوانه کرد. برای همین از دستش عصبانی شدم و هنوز هم عصبانی ام. تا جایی که میخواهم از او جدا شوم.
دیدگاهتان را بنویسید